امروزه کمبود آب در کشورهای مختلف به خوبی قابل احساس است. شاید تا چند سال گذشته تنها هشدارهایی بیش نبود ولی اکنون این هشدارها به حقیقت تبدیل شده است. در ادامه ی این مطلب عوامل اصلی کمبود آب در جهان را مرورخواهیم کرد.
افزایش جمعیت:حتماً میدانید که در 50 سال اخیر، جمعیت جهان به بیش از دو برابر افزایش یافته است. یکی از علل عمده آن را باید در رشد بهداشت عمومی به ویژه کاهش مرگ نوزادان، کودکان و مادران جست. در واقع تولدها زیاد نشده، بلکه مرگ و میر کم شده است. با این حال همه تخممرغها را نمیتوان در سبد افزایش جمعیت گذاشت، زیرا مثلاً درآمریکا روند کاهش آب شیرین در یک قرن اخیر، دو برابر روند افزایش جمعیت بوده است.
هدررفتن آب در بخش کشاورزی: کشاورزی حدود 70% از آب قابل شرب کره زمین را مصرف میکند. حدود سهپنجم از این میزان هدر میرود! علت این هدررفتن گاهی خیلی ساده است، مانند چکهکردن لولهها؛ و گاهی پیچیدهتر است مانند عدم تناسب گیاه با زمین. در واقع برخی گیاهان که نیازمند آب بیشتری برای رشد هستند، در زمینهای خشک مورد کشت قرار میگیرند و این به معنای نیاز به مصرف آبِ بیشتر است. همه در تلاشاند تا با ترویج روشهای نوین آبیاری و دستکاری ژنتیک در گیاهان برای افزایش ثمر آن، از میزان آبی که لازم است در کشاورزی استفاده شود بکاهند. با این حال جمعیت روزافزون جهانی نهنگی است که هر چه به آن بدهی باز هم دو قرت و نیمش باقی است. هند، چین، استرالیا، اسپانیا، آمریکا و … که کشاورزیِ گستردهای دارند، تا چندی دیگر مجبور خواهند بود به هزار روش از آب مصرفی در کشاورزی بکاهند، کاری که البته کمابیش آغاز کردهاند.
· آلودهشدن آبهای قابل شرب: کشاورزی کنونی نه تنها بسیاری از منابع آبی را هدر میدهد، بلکه آفتکشها و کودهایی در آن مورد استفاده قرار میگیرد که در آبهای سطحی رها میشود و آن را آلوده میکند. صنایع گسترده در کشورهای توسعهیافته و در حال توسعه نیز برای کاهش هزینه تولید خود از مدیریت پسماندشان دریغ میکنند و آن را بیملاحظه در رودخانهها، دریاچهها و دریاها خالی میکنند. انسانها علاوه بر اینکه با افزایش جمعیت موجب گسترش صنایع برای تأمین غذا، خانه و پوشاک خود شدهاند و افزایش مصرف آب را به صورت غیرمستقیم افزایش دادهاند، با فاضلاب تصفیهنشده خود نیز مستقیماً موجب آلودگی آبها میشوند. لازم به ذکر است آلودگی به آبهای زیرزمینی هم نفوذ میکند. بدتر از همه اینکه بسیاری از این آلودگیها به سرعت قابل شناسایی نیست و پس از اینکه چندسال بعد موجب بیماری افراد و گونههای جانوری شد، تازه خود را نشان میدهد.
· تغییرات آب و هوایی: عمده این تغییرات در یک کلمه خلاصه میشود: گرم شدن جو زمین یا آنچه آن طرفِ آبیها به آن اتمسفر میگویند. صنایع گسترده و گازهای گلخانهای به ویژه دیاکسید کربن، دمای میانگین کره زمین را افزایش دادهاند. در نتیجه اگر چه بارشها کمتر شده، به علت گرما (که فاصله مولکولهای آب را بیشتر میکند) یخچالها در دو قطب، ذوب شده و سطح آبهای آزاد در حال بالاآمدن است. پس بسیاری از شهرهای ساحلی باید سکنه خود را تخلیه کنند. تناقض دیگر این است که این تغییرات موجب خشکی در برخی قسمتهای کره زمین شده و راهافتادن طوفان و سیل در قسمتهای دیگر شده است.
عواقب وخیم کمآبی
سه پیامد اصلی برای کمآبی وجود دارد که هر روز در حال گسترش است:
· مرگ و بیماری انسانها: پیشتر در این مورد گفته شد، اما اضافه میکنیم طبق برآورد سازمان ملل، با روند فعلی تا سال 2025 حدود دو سوم جمعیت جهان با تهدید کمآبی و 1.8 میلیارد نفر با مصیبت بیآبی روبرو خواهند بود. جدا از این، کمآبی موجب کاهش محصول کشاورزی و فعالیت صنایع میشود که به صورت غیرمستقیم بر زندگی انسانها اثر منفی میگذارد.
· نابودی زیستبومها و کاهش تنوع زیستی: در 20 سال اخیر بیش از نصف تالابهای کره زمین خشک شده است تالابها برخلاف تصور اولیه، زمینهای بسیار بابرکتی هستند، یعنی اولاً محل تغذیه، رشد و زندگیِ بسیاری از پستانداران، پرندگان، ماهیها و بیمهرهگان هستند، ثانیاً منبع کشت برنج محسوب میشوند که برای تغذیه جمعیت جهان جایگاه کلیدی دارد، ثالثاً آب را تصفیه میکنند و رابعاً در جلوگیری از بروز طوفان و سیل، بسیار کارآمدند.
طی دهههای اخیر، روند کمآبی به حدی رسیده که بسیاری از رودخانهها تنها در چند ماه از سال جریان داشته و بسیاری از دریاچهها دائماً کوچکتر میشوند. دریاچه آرال در سه دهه اخیر وسعتی چون دریاچه میشیگان آمریکا را از دست داده است. هم کاهش آب آن، هم استفاده از آن در کشاورزی و هم آلودهشدنش موجب غلظت نمک در آن شده است. از بینرفتن دریاچههایی که این چنین بواسطه فعالیت انسانها تخریب میشوند، ناگهان سوپاپ اطمینان یک منطقه را از آن میگیرد، در نتیجه مرگ و میر انسانها و نابودی گونههای جانوری افزایش مییابد.
· وقوع جنگ آب میان کشورها: بیشتر ما ایرانیها از بزرگترهایمان که شغل اصلیشان کشاورزی بوده است، چیزهایی در مورد منازعه ده بالا و ده پایین بر سر سهم آب شنیدهایم، در مورد آن خواندهایم ویا متأسفانه آن را تجربه کردهایم. اکنون این مسأله را در عرض و طول دهکده جهانی تصور کنید که هر روز استراتژیستها از خطر وقوع «جنگ آب» خبر میدهند. حتی هیلاری کلینتون وزیر خارجه وقت آمریکا در سال 2012 میلادی اعلام کرد:«این تهدیدها واقعی است و دغدغههای جدی در حوزه امنیت ملی ایجاد میکند.»
متأسفانه طبق برآوردها کمبود آب در نقاطی جدیتر خواهد بود که هماکنون نیز دچار منازعات سیاسی هستند. به نظر میرسد هم اکنون یکی از علل عمده تصاحب بلندیهای جولان توسط رژیم صهیونیستی تأمین امنیت آب برای صهونیستها است. منازعه سنگال و موریتانی بر سر رود سنگال و مناقشات سوریه و عراق بر سر فرات در چند دهه اخیر نیز، از اولین نشانههای وقوع جنگ آب در آینده نزدیک است. جالب اینجاست که یکی از معروفترین جنگهای آب بر سر دجله و فرات رخ داده است. 2025 سال پیش از میلاد در همین منطقه (استان ذیقار کنونی در عراق) دو شهر سومری با نامهای اوما و لاگاش با فاصله حدود 30 کلیومتر از یکدیگر قرار داشتند که پس از منازعات متمادی، قراردادی بر سر استفاده از حقآبه این رودخانهها و کشاورزی بر زمینهای حاصلخیز اطراف آن بسته بودند. با تجاوز اوما از این قرارداد، لاگاش به آن شهر حمله کرد و پادشاه آن را شکست داد. در حکاکیهای سنگیِ آن منطقه، تصویر لاشخورهایی در حال پرواز نقش بسته که سر بریدهشده سربازان اوما را به دندان گرفتهاند. آیا دوباره چنین جنگهایی در انتظار مردم جهان است؟
همه این پیامها و تهدیدها موجب شده حتی شرکتهای خصوصی نیز دست بکار شوند تا بلکه خود را تبرئه کنند. طبق گزارش آژانس جهانیِ آب، از سال 2011 میلادی تا کنون بیش از 84 میلیارد دلار توسط این شرکتها در سراسر جهان برای حفظ و مدیریت آب مصرفی خود سرمایهگذاری کردهاند.
منبع: mashreghnews.ir