در سال های اخیر به طور کاملاً محسوسی مردم ایران، تاثیرات کم آبی و خشک سالی را به نوعی احساس کرده اند. دیگر کمتر کسی است که این کم آبی ها توجهش را جلب نکرده باشد. در این مطلب عوامل اصلی کمبود آب در ایران را معرفی خواهیم کرد.با ما همراه باشید.
· جغرافیای خشک و وابسته به بارش: گفتیم که زیستبوم خاورمیانه که ما در آن قرار داریم، یکی از ریشههای اصلی خشکسالی است اما در اینجا به یک مشکل خاص یعنی وابستگی ایران به بارشی که دائماً از آن کاسته میشود، برمیخوریم. 85% از وسعت کشور در منطقه فراخشک، خشک و نیمهخشک قرار دارد. به بیان دیگر ایران شامل یک فلات مرکزی خشک است که از نظر تغذیه آبی، کاملاً وابسته به دو رشتهکوه البزر و زاگرس است (دو استثنا در این مورد، جلگه مازندران و خوزستان است). رودخانهها عموماً از این دو رشتهکوه سرچشمه میگیرند و ذخایر آبی نیز در فصول گرم، همان برف و یخی است که در ارتفاعات این دو از زمستان سال گذشته باقی مانده است.
حالا تصور کنید نه تنها میزان بارش در ایران یکسوم میانگین جهانی است، بلکه در سالهای اخیر دائماً از کاهش میزان بارش خبرهایی بگوش میرسد و ارقام مختلفی اعلام میشود. همین دو ماه پیش توکلی نماینده مجلس در شورای عالی آب اعلام کرد در چند سال گذشته 20 تا 25% از بارشها کاسته شده است. البته هر شهر و شهرستانی وضعیت خاص خود را دارد. مثلاً فرماندار بانه ابتدای امسال از کاهش 18 درصدی بارش در این منطقه خبر داد که در نتیجه آن، حجم آب سد سبدلوی بانه از 3 میلیون و 200 هزار متر مکعب در سال 1391، به یک میلیون و 200 هزار کاهش یافته است. این مسأله بسیاری از کشاورزان منطقه را با مشکل مواجه ساخته است.
· هدررفتن آب در کشاورزی: آبیاری غرقابی در ایران و کشت نامناسب یکی از معضلات ما و بسیاری از کشورهای خاورمیانه است. 85% از آب مصرفی خاورمیانه در بخش کشاورزی مصرف میشود که این عدد در ایران به 90% میرسد. این در حالی است که کشاورزی تنها 15% از تولید ایران را شامل میشود. درست است که یکی از علل مصرف بالای آب در کشاورزی این منطقه، آب و هوای خشک آن است، اما میتوان با روشهای نوین از این میزان مصرف کاست، بدون اینکه که دچار کاهش محصولات کشاورزی شویم.
متأسفانه کشاورزان زحمتکش ما در بسیاری از بخشهای کشور، هنوز اطلاع کاملی از آبیاری جدید نداشته یا سرمایه و یا تمایل لازم را برای بهرهگیری از آن ندارند. با وجود شعارهای دولت یازدهم مبنی بر اصلاح کشاورزی و حل مشکل کمآبی، تحریم نفتی و کمبود بودجه مجال چندانی برای مسؤولان باقی نگذاشته است. “فایننشال تایمز” در مقاله خود پیرامون کمآبی در ایران، اصلاح نظام کشاورزی ایران را در یک دهه آتی نیازمند سرمایهگذاری 100 میلیارد دلاری دانسته است.
· استفاده غیراصولی از آبهای زیرزمینی: یکی از مهمترین ذخیرههای آبی ایران، آبهای زیرزمینی هستند که از دیرباز به وسیله قنات در فلات مرکزی حفظ شده و جریان مییافت. متأسفانه بر اثر کاهش بارش، بسیاری از کشاورزان و واحدهای صنعتی مجبور به حفر چاههای غیرمجاز و آبکشی بیش از حد از آن شدهاند که شاید یکی دو سال مشکل آنها را حل کند، اما به مرور بر مشکلات آنها میافزاید. زیرا آبهای زیرزمینی، آبهای سطحی و بارش در یک چرخه قرار دارند و استفاده غیراصولی از هر کدام، بلافاصله اثر منفی بر دو مورد دیگر دارد. چهار دهه پیش تنها 50 هزار حلقه چاه در ایران وجود داشت که سالانه حدود 9 میلیارد متر مکعب از آنها برداشت میشد، اما اکنون بیش از 650 هزار حلقه ایجاد شده که سالانه بیش از 60 میلیارد متر مکعب از آنها برداشت میشود!
فایننشال تایمز ضمن نقل قول از کاوه مدنی استاد ایرانی در دانشگاه دولتی لندن مینویسد ایران از 2000 سال پیش صنعت قنات را به دنیا معرفی کرده، اما متأسفانه بر اثر افزایش جمعیت، رشد مراکز صنعتی در فلات مرکزی، پمپاژ آب از آبهای زیرزمینی به صورت غیرقانونی و غیراصولی و نهایتاً تغییرات کلی در آب و هوا، 36 هزار رشته قنات در ایران خشکیده و مقنیها نیز با افراد جوان جایگزین نشدهاند. برای مثال در 50 سال اخیر 40 قنات در جنوب تهران متروک شده و به جای آن 1400 پمپ مشغول آبرسانی به سبزیکاران و جمعیتِ رو به رشد است. البته نگهداری قناتها نیز کمخرج نیست. تنها لایروبی قنات 7 کیلومتری کریمآباد در جنوب تهران، سالانه 50 میلیون هزینه دارد.
نماینده مجلس در شورالی عالی آب در این مورد میگوید:«اثر منفی برداشتهای بی رویه آب روی آبدهی چاهها و ممنوعه شدن دشتها بسیار فزاینده بوده است تا جایی که متوسط آبدهی چاههاتقریبا به یک سوم رسیده است… کاهش ذخایر آب زیرزمینی و افت سطح آب باعث کاهش زهکشی رودخانهها و تخلیه چشمهها و زهآبهای دشتها به رودخانهها شده است و به همین خاطر در جریان سطحی در رودخانهها با وجود بارندگی حدود نرمال در برخی از حوضههای آبریز با کاهش شدید مواجه هستیم و یکی از دلایل خشک شدن تالابها و دریاچههای کشور همین امر است.»
· افزایش بیرویه جمعیت و مصرف آب در واحدهای مسکونی: ابتدای سال جاری، معاون وزیر نیرو در امور آب و آبفا اعلام کرد مصرف آب در تهران، اراک، اصفهان، اراک، شیراز، قزوین، قم، کرج، کرمان، مشهد، همدان و یزد بیش از مخازن آب در این شهرها است. این در حالی است که 517 شهر دیگر نیز مصرفی برابر با مخازن خود دارند و اگر همین روند ادامه پیدا کند، آنها هم با همین مشکل مواجه خواهند شد. لازم به ذکر است 5 میلیون مشترک روستایی و 14 میلیون مشترک شهری در ایران وجود دارد. این جدا از واحدهای تجاری، صنعتی و کشاورزی است.
افزایش جمعیت موجب شده بسیاری از رودخانهها با کمبود آب و حتی خشکی فصلی مواجه شوند. در این مورد میتوان انتقال آب زایندهرود برای مصرف شهرهای اطراف و در نتیجه خشکشدن آن در سال 1379 اشاره کرد. اخیراً نیز مدیرعامل شرکت مهندسی آب و فاضلاب کشور از خشکشدن سد لار و لتیان خبر داد که آب شرق تهران را تأمین میکنند. لازم به ذکر است است هماکنون آب 3057 مشترک پرمصرف در تهران به مدت 7 ساعت در طول روز قطع میشود.
· لولهکشی غیراستاندارد در مناطق شهری: همین الآن که گزارش حاضر را میخوانید، طبق آمار رسمی، 30% از آب تصفیهشده به دلیل فرسودگی لولهها هدر میرود. جدا از این، آب لولهکشی در شهرهای ما تنها به صورت تصفیهشده ارائه میشود و مردم مجبورند برای آبیاری باغچه و شستن حیاط و خودرو خود نیز از همان آب شیرین استفاده کنند. در این مورد تنها وزارت نیرو و شرکت آبفا باید برای رفع این معضل اقدام کنند. زاهدان، کاشان و بجستان از شهرهایی هستند که توزیع دوگانه آب را تجربه کردهاند و میتوان از این تجربه برای انتخاب بهترین راه، سود جست.